کد مطلب:372
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:36
بصيرت و آگاهي و راه رسيدن به آن را توضيح دهيد؟
{Tبصيرت:T} از رسول مكرم اسلام(ص) نقل شده كه فرمودند: {Hليس الاعمي من يعمي بصره انما الاعمي من تعمي بصيرته H}؛ {Mنابينا كسي نيست كه چشم ظاهرش نمي بيند، بلكه نابينا كسي است كه بصيرتش (چشم باطنش) بسته است M}، {V(منتخب ميزان الحكمه، روايت 780، ص 71)V}. ما توسط نور ظاهري امور محسوس را مشاهده مي كنيم و خورشيد و ماه و چراغ بيش از اين كه فضا را روشن نمايند و در بينايي ظاهري بشر را ياري كنند كاري انجام نمي دهند. اما نور باطن (بصيرت) همه نقص هاي انسان را برطرف و تمام دردهاي او را درمان مي كند و از آن جهت كه به وحدت و جمع نزديك تر است، در صورتي كه درون كسي را روشن كرد. ساحت جانش چنان نوراني مي شود كه هم صحنه هاي خوبي را در خواب و بيداري مي بيند هم آهنگ هاي خوبي را مي شنود. هم رايحه هاي دل انگيزي را استشمام مي كند و هم لطيفه هاي فراواني را لمس مي نمايد. آري، اگر قرآن كريم از عقب افتادگان انساني به عنوان كر و كور و لال ياد مي كند، پيش رفتگان بشري را نيز معرفي مي نمايد كه چنان به نور معرفت و يقين روشن اند كه در افق ديد خود بهشت و جهنم را در همين دنيا مي بينند: {A{/Bكَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ اَلْيَقِينِ. لَتَرَوُنَّ اَلْجَحِيمَ {w1-7w}{I102:6-5I}/}A}، {V(تكاثر، آيات 5 و 6)V}. البته ذكر دوزخ در اين آيه شريفه براي تمثيل است نه تعيين ازاين رو صاحبان علم اليقين افزون بر جهنم ديگر حقايق ملكوتي را نيز مي توانند در دنيا ببينند و برخي در امتداد فاصله اي طولاني ميان مصر و كنعان بوي فرزند الهي خويش را استشمام مي كنند {A{/Bوَ لَمَّا فَصَلَتِ اَلْعِيرُ قالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ {w1-14w}{I12:94I}/}A}، {V(يوسف، آيه 94)V} و صداي تسبيح موجودات به ظاهر خاموش را نيز دريافت مي كنند. اما اگر نور دروني جان انسان را روشن نساخت حتي اگر عصاي موسي و يا انگشتر سليماني هم به دست آيد نه آن را حركتي خواهد بود و نه اين را بركتي. {Sگر انگشت سليماني نباشد# چه خاصيت دهد نقش نگيني S} {V(حافظ)V} زيرا آن عصا و اين انگشتر در اثر ارتباط با بدن انسان صالح بها پيدا مي كند و شرف بدن صالح نيز به دليل همراهي جان روشن و شفاف و صالح است و نور و شفافيت و صلاحيت جان انسان نيز به خاطر ارتباط با جانان و نور زمين و آسمان يعني خداي سبحان است كه {A{/Bاَللَّهُ نُورُ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ {w1-5w}{I24:35I}/}A}، {V(نور، آيه 35)V}. با اين توضيح تعارضي ابتدايي ميان دو سخن حل مي شود و آن اين كه از سويي در روايت آمده است كه خدا در سمت و سويي ويژه نيست تا براي رو كردن به او مثلاً سر به سوي آسمان كنيد. اما از سوي ديگر قرآن كريم مي فرمايد كه به هر سو چهره افكنيد خدا آنجاست {A{/Bفَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اَللَّهِ {w6-10w}{I2:115I}/}A}، {V(بقره، آيه 115)V}. بازگشت اين نفي واثبات به تفاوت ميان ديد ظاهر و بصيرت باطن است. با چشم ظاهر خدا را نمي توان ديد چه بر آسمان دوخته شود چه بر زمين. اما با چشم باطن و ديده دل، انسان به هر سو كه بنگرد خدا و نشانه هاي او را مي بيند. چنان كه امير مؤمنان علي(ع) اين حقيقت را درباره خودتثبيت مي كنند و ميفرمايند: اگر همه پرده ها فرو افتد چيزي بر يقين من افزوده نمي شود {Hلو كشف الغطاء ما ازددت يقيناًH}، {V(بحار، ج 40، ص 153)V}. اين سخن امام تمام حقايق ملكوتي از ديدني ها و شنيدني ها و بوييدني ها و... را در همين دنيا تحت سيطره يقين او قرار مي دهد و اين مقام تحقق تام ويژه معصومان است اما مرتبه پايين تر مختص به اولياي معصوم خدا نيست بلكه هر كس كه نور باطني را از فطرت خداداد خويش استخراج كند و چشم و گوشش باز شود. اگر چه در اين دنياست اما گويي در غوغاي قيامت بسر مي برد وديدن و شنيدن آنچه در آن صحنه مي گذرد. خواب شبانه را از چشمانش مي ربايد و نيمروزهاي گرم و سوزانش را با تشنگي روزه همراه مي سازد، {V(تفسير موضوعي قرآن كريم، صورت و سيرت انسان در قرآن، آيت الله جوادي آملي، بخش دوم، ص 131 - 133)V}. براي آشنايي بيشتر ر.ك: 1- حيات عارفانه امام علي(ع)، آيت الله جوادي آملي، ص 21، مراتب معرفت 2- مراحل اخلاق در قرآن، آيت الله جوادي آملي، بخش معرفت، يقين - تفكر، ص 271 و 339 و 351
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.